یا زینب

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

کوروش

13 آذر 1395 توسط سمیه بدیعیان گورتی

#درباره_کوروش 3

5.اکثر کسانی که از کتاب های هرودوت و گزنفون و کتزیاس دم میزنند، متاسفانه حتی جلد آن کتاب ها را ندیده اند چه برسد به اینکه مطلب ادعایی خود را در آن کتاب ها خوانده باشند! این واقعا بی انصافی است. نکته جالب آنکه روایات هرودوت، کتزیاس و گزنفون با یکدیگر متفاوت و گاه متناقض است. از آنجا که این ۳ تن ناگزیر روایات خود را از ایرانیان شینده‌اند، می‌توان پذیرفت که روزگاری بیش از یک سده پس از مرگ کوروش، درباره سرگذشت او «داستان‌ها» و «افسانه‌ها»ی فراوان در نزد ایرانیان پرداخته و منتشر شده بود. این نکته به صراحت نیز در کلام هرودوت آمده است. وی در کتاب یکم (بند ۹۵) می‌گوید به‌جز گزارشی که نقل می‌کند، ۳ روایت دیگر در باب زندگی کوروش وجود داشته است. مورخین معاصر، معتقدند که هرودوت همواره مسائل مهم تاریخی را با افسانه‌پردازی آمیخته است و نمیتوان چندان بر گفته های او تاکید و استناد کرد.

6.روایت گزنفون درباره کورش در کتاب مشهور او، کوروپدیا (سیرت کورش) نقل شده است. با اینکه بیشتر محققان، کوروپدیا را گزارشی معتبر از زندگی کوروش نمی‌دانند، بسیاری از پژوهشگران تأکید کرده‌اند که بی‌شک، گزنفون، کوروش نوه آستیاگ، پادشاه ماد دانسته شده که با یاری رساندن به خال خود، کیاکسار و ازدواج با دختر او، زمام امور مملکتی را به دست می‌گیرد. روایت مرگ کوروش نیز در گزارش گزنفون با بیشتر روایت‌های یونانی متفاوت است، زیرا بر اساس کوروپدیا (کتاب هشتم، فصل ۷، بند ۴ به بعد) شهریار پارسی، نه در میدان کارزار، که در بستر خود درگذشت. به‌علاوه روایت گزنفون در مجموع، با داستان کیخسرو شباهت‌های قابل ملاحظه دارد که برخی محققان بدان توجه کرده‌اند. بر این اساس، استبعادی ندارد اگر بپذیریم گزنفون نزدیک به ۲ سده پس از مرگ کوروش، داستان‌های اختلاط‌یافتهٔ کیخسرو و کوروش را از زبان ایرانیان دوستدار شهریار ایرانی شنیده باشد.

7.روایت کتزیاس در باب کورش غیر مستقیم به دست ما رسیده است. تحریر کوتاهی از این گزارش را فتیوس و تحریر مفصل‌تری را نیکلائوس دمشقی آورده‌اند. در این داستان، کوروش فرزنده راهزنی است که از طایفه «مَرد‌ها» که مادرش نیز به شبانی و بزچرانی مشغول است. کورش در ابتدا به‌عنوان رفتگر بیرون کاخ شاهی مادها آغاز به کار می‌کند. اما رفته‌رفته به شغل‌های مهم‌تری گمارده می‌شود، تا اینکه سرانجام، با طرح توطئه‌ای، بر ضد شاه مادی می‌شورد و او را سرنگون و اکباتانا (همدان) را فتح می‌کند. اصرار روایت کتسیاس بر خوار شمردن کوروش و خاندان او، سبب شده است که برخی از پژوهشگران این پرسش را طرح کنند که آیا در دربار هخامنشیان، در روزگار اردشیر دوم، سنت یا جریانی مبنی بر دشمنی با کوروش و شاخهٔ کوروشی وجود داشته است؟ رولند کنت و ریچارد فرای تلاش کرده‌اند نشان دهند که این روایت در دربار اردشیر دوم و به‌سبب دشمنی با بردارش، کوروش جوان، شکل گرفته است؛ زیرا کوروش جوان، کوروش بزرگ هخامنشی را سرمشق خود می‌شمرد و به طور کلی نام کوروش در دربار اردشیر ناخوشایند به‌شمار می‌رفت.

8. دو لوح زرین که در همدان یافت شده و به نام اریامنه و ارشامه، نیای بزرگ و پدربزرگ داریوش یکم نوشته شده‌اند؛ چنان که محققان نشان داده‌اند، در این الواح خطاهای دستوری وجود دارد و زبان پراشتباه به کار رفته در آنها مانند کتبیبه‌های متأخر هخامنشی است، یعنی زمانی که کاتبان دیگر نمی‌توانستند متن‌های درست به‌خط میخی باستانی فارسی باستان تحریر کنند. از این رو، به نظر می‌رسد این دو لوح اصالت نداشته باشند. به نظر می‌رسد متن این لوح‌ها نشان از ساختگی بودن آنهاست. در هر دو لوح، اریامنه و ارشامه «شاه بزرگ و شاه شاهان» خوانده شده‌اند، که بر پایه آگاهی‌های موجود چنین القابی درباره این دو نمی‌توانسته است به کار رود.

درباره دیگر الواح و کتیبه ها هم سخن بسیار است که در شماره های آینده عرض خواهم کرد.

ادامه دارد…

منبع:

کانال دلنوشته های یک طلبه

@mohamadrezahadadpour

مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

یا زینب

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس